خدایا دستانم خالی و دلم غرق درآروزهاست یا به قدرت بیکرانت دستانم را توانا گردان یا دلم از آروزهای دست نیافتنی خالی کن. کوروش کبیر
جغرافیا و اقلیم هر فردی بیش از آنکه با محل تولدش مربوط باشد با علاقه های عجین می شود که آرمانها و انتظاراتش در گروه آن است.
من جلال برزویی در حوالی غمها، رنجها، شادیها، شیون کنون و پازنون این سه دهستان متولد شدم. قصه های شیرعلی مردون و رنجهای عبدالمحمد للری مایهُ زبان آموزی من بود و در فرهنگ این دیار صدها بار ذوب شدم و صدها بار احیاء گشتم.
از لایه های پایین اجتماع همپایهُ سکوتها، بغضها، لبخنده ها و آوازهای بچه های بارز و شوارز، سردشت و ماُمور گرفته تا قره و کتا و سرخون و شلیل در هوایی تنفس کنم که شماها، و به میزانی اجازه داشتم تنفس کنم.
شکل گیری شخصیت من در روستای جوانمردی و در دوران دبیرستان بود که ازهر ایل وطایفه ای گرد هم آمدیم تا در شرایط سخت آن روزگار نیروهای متخصص امروز شویم.
به سختی، و پی گیرانه آرمانهای شخصی و اجتماعی ام را دنبال کردم ودر سال 137۶ وارد دانشگاه شدم ودر رشته حسابداری مشغول به تحصیل گشتم.که در حال حاضر با بدست آوردن موقعیت شغلی بهتر در قسمت مدیریت و نظارت بر اجرای پروژه های نفتی و گازی میدان پارس جنوبی مجال بهتری برای خدمت به همشهریانم یافتم.
امیدوارم که که با راه اندازی این وبلاگ بتوانم یک گام بلندی در جهت بالا بردن اطلاعات فرهنگی، اجتماعی، سیاسی،اقتصادی، علمی و فن آوری به روز برای مردم عزیز شهرمان داشته باشم.
ادامه...